مرحوم شيخ جعفر كبير كاشف الغطاء در يكى از شب‏ها كه براى تهجد برخاست، فرزند جوانش را از خواب بيدار كرده و فرمود: برخيز به حرم مطهر مشرف شده و در آنجا نماز بخوانيم. فرزند جوان كه
برخاستن از خواب در آن ساعت شب برايش دشوار بود، در مقام اعتذار برآمد و گفت: من فعلا مهيا نيستم شما منتظر من نشويد؛ بعداً مشرف مى‏شوم.
فرمود: نه، من اين جا ايستاده‏ام؛ برخيز، مهيا شو كه با هم برويم.
آقازاده، به ناچار از جا برخاست و وضوساخت و با هم راه افتادند، كنار در صحن مطهر كه رسيدند، آن جا مرد فقيرى را ديدند....



ادامه مطلب

untitled.png

 برای مشاهده کامل خبر به ادامه مطلب بروید...


ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:ناگفته, هایی ,در ,مورد ,شیطان,, | 18:3 | نویسنده : میثم shvaliasr@yahoo.com

برای مشاهده این مطلب به ادامه مطلب بروید..



ادامه مطلب
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 35 صفحه بعد
  • سیتی جاوا
  • مهریه